برای هر دانشجویی در مقاطع عالی آموزش دانشگاهی، بالاخره زمانی فرا میرسد که باید بهطور جدی با یک موضوع تحقیقاتی رو به رو شود و دست کم برای انجام امور معمول فارغالتحصیلی هم که شده، یک پژوهش و تحقیق حرفهای ونظاممند دانشگاهی را به انجام برساند. در این مقاله به توضیح ساختار یک تحقیق اصولی خواهیم پرداخت.
انجام یک تحقیق علمی کار چندان سادهای نیست و بدون داشتن ساختاری مشخص و منظم ممکن است دچار سردرگمی شوید. در این مطلب، به بررسی ساختار یک تحقیق علمی میپردازیم که به شما کمک میکند تا پروژه خود را به بهترین نحو ممکن ارائه دهید و از یک چارچوب کارآمد برای تحقیق خود بهره بگیرید.
تحقیق فرآیندی نظاممند برای کشف، توصیف و تبیین پدیدهها و پاسخ به پرسشها است که به کمک آن میتوان دانش و درک بهتری از موضوعات مختلف به دست آورد. این فرآیند با استفاده از روشهای علمی به گردآوری و تحلیل دادهها میپردازد و نتایج آن برای حل مسائل، بهبود عملکردها و توسعه دانش در زمینههای مختلف مانند علوم، فناوری، پزشکی، آموزش و مدیریت بسیار کاربرد دارد. هر دانشجویی در مقاطع عالی تحصیلات دانشگاهی با چالش انجام یک تحقیق علمی و جدی روبهرو میشود که بهویژه برای فارغالتحصیلی ضروری است. این تجربه فرصتی برای ارتقاء مهارتهای پژوهشی و تحلیلی فراهم میآورد و دانشجو را به درک عمیقتری از موضوعات مرتبط با رشتهاش میرساند. انجام یک پژوهش حرفهای و نظاممند به دانشجو کمک میکند تا روشهای تحقیق، جمعآوری داده و تحلیل نتایج را بهطور عملی بیاموزد و در نهایت، با ارائه نتایج تحقیق خود، به جامعه علمی و دانشگاهی نیز سهمی مثبت داشته باشد. این فرآیند موجب شکلگیری تفکر انتقادی و توانایی حل مسائل میشود و مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار یا ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر را تقویت میکند.
یک تحقیق استاندارد معمولا دارای بخشهای زیر است.
هر تحقیقی برای دستیابی به اهداف خاصی صورت میگیرد، این اهداف خود را در قالب مسئله تحقیق نمودار میسازند و از طریق بیان آن آشکار میشوند. اهداف تحقیق میتوانند به دو صورت کلی و فرعی مطرح شوند. در اجرای پژوهشهای علمی، پس از بیان مسئله تحقیق، پژوهشگر قصد خود را بهصورت عملیاتی که از طریق مشاهدههای عینی قابلدستیابی است، بیان میکند. در برخی از پژوهشها، محقق بهجای طرح سؤالهای پژوهشی یا فرضیه، فقط به بیان هدف میپردازد. این امر، معمولاً در تحقیقات کیفی به چشم میخورد.
اهداف تحقیق به دو قسمت تقسیم میشوند
اهداف اصلی
هدف کلّی بهطور مستقیم، از مسئله پژوهش مشتق میشود و درواقع، اهداف کلی، خود پاسخ به مسئله تحقیق است که مشخص میکند پژوهش چه چیزی را دنبال میکند.
اهداف فرعی
اهداف فرعی تحقیق، از اهداف کلی آن نشئت میگیرند و میتوان آنها را مسئله تفکیک شده پژوهش نیز نامید. محقق با بیان این اهداف، تصریح میکند که در تحقیق، چه انجام میشود و چه انجام نمیشود؟
هر پژوهشی میتواند چندین هدف فرعی داشته باشد. از آنجا که تمامی مراحل و اجزای تحقیق بایستی بهصورت مجزا، مشخص و با کلمات دقیق بیان شوند تا محقق بتواند آنها را در معرض آزمایش بگذارد، میتوان گفت که اهداف فرعی پژوهش، راهنمایی برای تهیه و تدوین ابزار گردآوری اطلاعات است؛ بنابراین، ضروری است که اهداف فرعی، به نحوی بیان شوند که بر علمی بودن نتایج پژوهش تأکید داشته باشند و چارچوبی مناسب، برای تجزیهوتحلیل آماری ارائه دهند.
موضوع تحقیق، مجموعه واژگانی منتزع از مسأله یا سؤال اولیه تحقیق است و دارای ویژگیهای زیر است.
1. کلی است (وسیع).
2. زمینه است (ابعاد مختلفی را در بر دارد)؛ مثل دریا.
3. مقدمه ورود به بحث و جستوجو است (موضوع، درگاه جست وجوست).
پس از تشخیص ضرورت تحقیق، اولین مسأله ای که برای محقق وجود دارد، انتخاب موضوع تحقیق است. موضوع تحقیق، طرح یک مشکل است که محقق در جستجوی یافتن پاسخ و یا راهحل آن است. محقق نباید به امید این که موضوع خود را در اواسط کار مشخص کند، یک فعالیت پژوهشی را شروع کند.
الف) کنجکاوی انسان
ب) نیاز و ضرورت
ج) بضاعت علمی
د) تجربه
ه) محدودیتها
هر تحقیق، باید مسأله ای تازه را مورد بررسی قرار دهد. اگر چه در بعضی مواقع، تکرار تحقیق گذشتگان جهت مقایسه اثرات پدیدهای در دو محیط و یا در دو زمان، لازم است، اما همیشه نمیتوان به استناد این ضرورت، به دنبال تکرار تحقیق گذشتگان رفت؛ بلکه هر تحقیق، باید حرفی تازه برای گفتن داشته باشد.
در هر زمان، مشکلات متعددی در جامعه و در پیش روی محقق است که حل همه آنها و تحقیق درباره آنها در زمان مشخصی امکان پذیر نیست. در این صورت، برای انتخاب موضوع تحقیق، باید موضوعی انتخاب شود که دارای اولویت باشد.
یک موضوع تحقیقی، نه باید آن قدر کلی و مبهم باشد که نتوان آن را اجرا کرد و نه جزئی باشد که ارزش اجرا نداشته باشد. به دو مثال زیر توجه کنید:
الف) موضوع کلی: «بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت جامعه». چنان که پیداست، موضوع پیشرفت جامعه، بسیار گسترده و کلی است.
ب) موضوع خیلی جزئی: «مقایسه پاداش ده هزار تومانی، در مقایسه با پاداش پانزده هزار تومانی، برای حضور به موقع کارمند در محل کار». این موضوعی نیز چنان جزئی است که ارزش تحقیق ندارد.
بعضی موضوعات، فقط در حد ذهن انسان هستند و امکان اجرای آنها وجود ندارد و یا این که با شرایط موجود، مانند امکانات و فن آوری جدید، امکان انجام آنها وجود ندارد. در این صورت، چنین موضوعاتی، نباید انتخاب شوند.
محقق باید موضوعی را انتخاب کند که در زمینه آن، اطلاعات کافی داشته باشد.
محقق در انتخاب موضوع، باید به محدودیت های زمانی، اجرایی، اتفاقات، خسارتها و مشکلاتی که در پیش رو دارد، آگاه باشد و با توجه به آن محدودیتها، موضوعی را انتخاب کند که باعث گمراهی در نتیجه گیری نشود.
بعضی از تحقیقات، ممکن است فقط در زمان خاصی لازم باشند و یا ارزش اجرا داشته باشند و اگر در آن زمان اجرا نشوند، نتایج آنها در زمان دیگر، کاربردی ندارد. (این نوع محدودیت ها در تحقیقات عملی و کاربردی، بیشتر مطرح هستند.)
موضوع تحقیق، باید در حد امکان، ساده و بی پیرایه باشد و هیچ مطلب مبهمی نداشته باشد و به عبارت دیگر، موضوع باید مختصر، مفید و گویا باشد.
اگر موضوع تحقیق درباره پدیدهای باشد که از اصول مسلم و پذیرفته شده برای همه باشد، این موضوع، از بدیهیات است و نباید انتخاب شود؛ زیرا پاسخ سؤالات مربوط به آن را همه میدانند و فعالیت تحقیقی در این زمینه، کاری بیهوده است.
موضوع تحقیق باید چنان نوشته شود که در آن سؤالات زیر به روشنی پاسخ داده شوند:
1. چه کسی؛ یعنی پژوهش در مورد چه کسی و یا چه کسانی انجام می شود؟
2. چه متغیر و یا متغیرهایی؛ یعنی پژوهش در مورد چه متغیر یا متغیرهایی است و یا چه عواملی مورد تحقیق قرار میگیرند؟
3. چگونه؛ یعنی پژوهش چگونه انجام میگیرد؟ آیا ارتباط بین دو یا چند متغیر تعیین میشود؟
آیا عواملی دستکاری و تأثیر آنها اندازه گیری می شود؟ آیا مقایسه دو پدیده است؟ آیا صرفاً توصیف پدیدهها است؟
4. کجا؛ یعنی پژوهش در چه محیطی انجام میگیرد؟
5. چه وقت؛ یعنی پژوهش در چه محدوده زمانی انجام میگیرد؟
به خوبی محتوای پژوهش را معرفی کند.
در حد امکان فاقد عبارات اختصاری باشد.
در حد امکان کوتاه و رسا باشد.
فاقد قضاوت و القای مفاهیم باشد.
به صورت سوالی عنوان نشود.
به جامعه آماری مورد بررسی اشاره کند.
به گونه ای جذاب و جالب توجه نوشته شود.
به ابتکار خاص موجود در تحقیق اشاره کند.
مسألهی تحقیق، در مطالعات کیفی و کمّی، میتواند بهصورت سؤال بیان شود. شکل سؤالی بیان مسأله، غالباً ترجیح دارد؛ زیرا ساده ومستقیم میباشد و از نظر سادگی نیز محقق را برای ایجاد طرحی که به سؤال پاسخ دهد، هدایت میکند. سؤالات تحقیق را می توان در سه دستهی زیر ردهبندی کرد:
1. توصیفی. 2. رابطه ای. 3. تفاوتی.
1. سؤال های توصیفی
در این گونه سؤالها، معمولاً از کلمات «چه می باشد»، «چیست» «و چگونه است»، استفاده می شود. بعضی از اوقات گزاره های مسأله، این عبارات را در بر ندارد؛ ولی به طور ضمنی، این عبارات از آنها استنباط می شود.
2. سؤال های رابطه ای
مثال: «چه رابطهای بین مفهوم خود و پیشرفت تحصیلی وجود دارد؟» در این گونه سؤالها، چگونگی رابطهی دو یا چند متغیر مورد نظر قرار میگیرد.
3. سؤال های تفاوتی
این سؤالها با تفاوت سطوح متغیرها سروکار دارند و معمولاً به صورت زیر بیان می شوند:
آیا بین پیشرفت تحصیلی دختران و پسران پایه ی پنجم ابتدایی، تفاوتی وجود دارد؟
راه حل پیشنهادی پژوهشگر برای پاسخگویی به مسأله و یا فرضیه عبارت است از «یک جواب فرضی و یا حدس زیرکانه، درباره ی چگونگی روابط بین چند متغیر». در واقع، فرضیه، بیان کنندهی این مطلب است که «اگر چنین رخ دهد، چنان نتیجه میشود»
از بررسی تعاریف گوناگون فرضیه، مشخص میشود که فرضیه، نوعی حدس است که زاییدهی درک و فهم پژوهشگر از اطلاعات جمعآوری شده درباره مبانی نظری و آزمادههای تجربی ناشی از تحقیقات قبلی.
مفاهیم و نظریههای مرتبط: فرضیهها باید بر اساس مفاهیم و نظریههای موجود در موضوع مورد بررسی تدوین شوند.
رابطه بین متغیرها: فرضیه باید رابطه بین دو یا چند متغیر را بیان کند. این رابطه معمولاً مثبت و مستقیم است؛ مثلاً "دانشجویانی که انگیزه بیشتری دارند، در تحصیل کامیابتر هستند."
قدرت تبیین: فرضیه باید ارتباط بین متغیرها را بهصورت منطقی تبیین کند. به عنوان مثال، "بین مطالعه صحیح و موفقیت در تحصیل، رابطه معناداری وجود دارد."
قابل آزمون بودن: فرضیه باید قابل آزمون باشد، به این معنا که بتوان با جمعآوری اطلاعات آن را تأیید یا رد کرد. مثلاً "بین خلاقیت افراد در مطالعه و سرعت فراگیری، رابطه معناداری وجود دارد."
اختصار و وضوح: فرضیه باید مختصر و بدون ابهام بیان شود.
این نکات به تدوین فرضیههای قابل آزمون و منطقی در تحقیقات کمک میکنند.
یک پژوهشگر، قبل از انجام تحقیق و بعد از انتخاب موضوع و تدوین عنوان و قبل از نگارش طرح تحقیق، نیاز دارد که با مراجعه به مدارک و اسناد، پیرامون موضوع و مسئلهای که برای تحقیق انتخاب کرده است، آگاهی خود را گسترش دهد؛ تا بتواند در پرتو اطلاعات بهدستآمده، مسئله تحقیق و متغیرهای خود را دوباره تعریف و معین کند و کرانههای آنها را مشخص سازد. این امر به او کمک میکند تا تحقیقات خود را در راستای مجموعه پژوهشهای همخانواده قرار دهد و آن را با دستاوردهای تحقیقاتی دیگران هماهنگ کند.
برقراری ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهشهای قبلی با مسئله تحقیق.
دستیابی به چارچوب نظری و یا تجربی برای مسئله تحقیق.
آشنایی با روشهای تحقیق مورداستفاده در پژوهشهای گذشته.
بهتر است که این بخش، با ارائه خلاصهای که دربرگیرنده نکات مهمی است، پایان گیرد. بررسی پیشینه تحقیق، توانایی محقق را در انتخاب اطلاعات مهم و ارتباط آنها با یافتههای تحقیق، نشان میدهد و چارچوبی برای اجرای تحقیق، فراهم میآورد. باید توجه کرد که در ادبیات موضوع، آخرین دستاوردهای علمی، پیرامون مسئله، بررسی میشوند و در پیشینه تحقیق، تحقیقات مشابه، موردبررسی قرار میگیرند.
پیشینه تحقیق که در بسیاری از موارد، تحت عنوان «ادبیات تحقیق» و «سابقه تحقیق» از آن یاد میشود، به تمام منابعی گفته میشود که با موضوع موردبررسی و هدفهای آن، ارتباط دارند و محقق به آنها مراجعه میکند. ازاینرو، هرگونه نظریه، قانون و بررسی قبلی درباره موضوع پژوهش را میتوان جزء پیشینه آن منظور داشت. فراموش نکنیم که هر تحقیق، بر مبنای بدیهیاتی انجام میگیرد که در مطالعات قبلی، روشنشده است و تمام مطالعاتی که فرضها و بدیهیات و خاستگاه تحقیق را به وجود آوردهاند، جزء پیشینه تحقیق محسوب میشوند.
طرح تحقیق، در واقع، قانون کار محقق است و هدف، محدوده کار، رؤوس مباحث، ابزارها و روش تحقیق، و حوزه منابع را روشن می سازد و مانع از پراکنده کاری و اتلاف وقت و نیرو می گردد. حتی در نوشته ها و مقالات تالیفی - نه صرفا تحقیقی - هم، طرح مقاله امری لازم و اجتناب ناپذیر است.
نوشته ای که بدون طرح انجام پذیرد، معمولا بدون نظم و انسجام و دارای مطالب زاید و خارج از موضوع است محورهای اصلی بحث در اینگونه نوشته ها محو و مفقود است و نویسنده به روشنی نمی داند چه هدفی را دنبال می کند و در پی رد و اثبات چه مطلبی است.
شایان ذکر است که طرح تحقیق و تالیف، به هیچ وجه منجمد و لا یتغیر نیست؛ طرح اولیه در ضمن کار و حتی پیش از آن، ممکن است دچار تغییر و تحولاتی شود. محقق و نویسنده به تناسب مسائل جدیدی که برایش پیش میآید، یا به مناسبت فکر و اندیشه نویی که به ذهنش خطور میکند، می تواند در طرح تحقیق تجدید نظر کرده در آن تغییراتی دهد؛ اما در هر صورت، وجود طرح اجتناب ناپذیر است.
تحقیق در هر رشته از دانش بشری نیازمند روش خاصی است. نویسندگان مقالات تحقیقی بسته به رشته خود، روش مناسبی را انتخاب میکنند؛ با این حال، از قواعد و روشهای عمومی نیز استفاده میکنند که تقریباً در تمام مقالات تحقیقی مشترک است.
روشهای تحقیق به دو نوع کلی تقسیم میشوند: میدانی و کتابخانهای.
تحقیق میدانی
این نوع تحقیق بیشتر به مسائل تجربی، اجتماعی و جامعهشناسی مربوط میشود.
محقق با کاوش در نمونههای عینی و استقرا به نتایج کلی میرسد.
در این روش، تحقیق بر روی افراد، اشیا و پدیدههای خارجی صورت میگیرد.
ابزارهای مهم این روش شامل مصاحبه، مشاهده و گزارشهای محلی هستند.
تحقیق کتابخانهای
حوزه کار محقق در این روش، کتابخانه و اسناد و مدارک آن، مانند کتابها و مجلات است.
در این روش، محقق معمولاً با محیط خارج و نمونههای عینی سروکار ندارد و به مواد و منابع ثبتشده توسط محققان دیگر رجوع میکند.
این نوع تحقیق گاهی به عنوان روش تاریخی شناخته میشود، زیرا محققان تاریخ معمولاً از این روش استفاده میکنند.
در برخی تحقیقات، ممکن است از هر دو روش میدانی و کتابخانهای استفاده شود. بهعنوان مثال:
نتایج تحقیق میدانی میتواند با مطالعات کتابخانهای و استفاده از نظریات دانشمندان تکمیل گردد.
تحقیقاتی که به روش کتابخانهای انجام میشوند، میتوانند با انجام تحقیقات میدانی در یک محدوده خاص، استحکام و اعتبار بیشتری پیدا کنند.
متن تحقیق پایانی باید با زبان علمی و دقیق نگاشته و ویراستاری تخصصی شود. رعایت موارد زیر برای کیفیت نگارش ضروری است.
روانی و رسایی متن
متن باید روان و قابل فهم باشد. از واژههای نامأنوس، عبارات پیچیده و نامفهوم و جملات طولانی پرهیز شود.
پرهیز از واژههای غیر فارسی
از به کار بردن واژههای عربی، انگلیسی و سایر زبانها در متن و چکیده خودداری شود. اگر نیاز به ذکر واژهای باشد، معادل فارسی آن در متن نوشته شود و معادل خارجی در پاورقی ذکر گردد. به عنوان مثال: «rational» به معنای عقلانی یا منطقی. در متن، از واژه «عقلانی» یا «منطقی» استفاده کنید و در پاورقی معادل انگلیسی آن را بیاورید.
پرهیز از قلمفرسایی و واژههای احساسی
از نوشتن مطالب طولانی و بیهوده و همچنین استفاده از واژههای احساسی پرهیز شود.
رعایت علائم نگارشی و ویرایشی
رعایت اصول اولیه نگارش و قواعد دستور زبان از جمله موارد ضروری است.
تطابق محتوا با عنوان
محقق باید مطالب را در راستای عنوانی که انتخاب و تصویب شده است، بنویسد. محتوا باید مطابق با طرح تفصیلی تدوینشده باشد و از مطالب غیرضروری پرهیز گردد.
نگارش و بازنویسی به قلم محقق
مطالب و عبارات نقل قولشده نباید ساختار کلی تحقیق را تشکیل دهند. به گونهای باید نگارش شود که حذف آنها آسیب جدی به ساختار تحقیق نرساند.
این اصول به افزایش دقت، انسجام و اعتبار علمی متن تحقیق کمک میکند.
اگر تحقیقات علمی خود را انجام دادهاید اما نیاز به ویرایش ساختاری آن دارید، میتوانید از خدمات ویراستاری سینا ترجمه بهرهمند شوید. این خدمات با هدف بهبود کیفیت متون علمی و پژوهشی، به نویسندگان و محققان کمک میکند تا آثار خود را به بهترین نحو ارائه دهند. این خدمات شامل ویرایش نگارش، اصلاح ساختار جملات و تصحیح علائم نگارشی است که موجب افزایش وضوح و انسجام متن میشود. ویراستاران مجرب سینا ترجمه با تسلط بر زبان علمی، به نویسندگان کمک میکنند تا مطالب خود را بهطور مؤثر و دقیق منتقل کنند. با بهرهگیری از این خدمات، محققان میتوانند با اطمینان بیشتری بر روی محتوای علمی خود تمرکز کنند و کارهای باکیفیت و معتبر را به جامعه علمی ارائه دهند.
جهت اطلاعات بیشتر با انواع ویراستاری موردنیا متن خود، میتوانید با کارشناسان ما از طریق تماس یا پست الکترونیکی موسسه و همچنین از طریق شبکه های مجازی ( واتساپ ، اینستاگرام و تلگرام ) در ارتباط باشید.
راه های ارتباطی با ما
نگارش تحقیق باید دقیق، منظم و مطابق با استانداردهای علمی باشد تا اطلاعات بهراحتی قابل فهم و ارزیابی باشند.
پیشینه تحقیق به شناخت تحقیقات قبلی و شکافهای علمی موجود کمک میکند و پایهگذار نظریه و چارچوب تحقیق است.
روش تحقیق به توصیف فرآیند جمعآوری دادهها و تحلیل آنها میپردازد و نشان میدهد که چگونه سوالات تحقیق پاسخ داده خواهند شد.
تحقیق دانشگاهی فرآیند علمی و سیستماتیک برای تولید دانش جدید در یک حوزه خاص است.
سوال تحقیق باید واضح، مختصر، و قابل اندازهگیری باشد و به یک مشکل واقعی پاسخ دهد.
استفاده از ابزارهای بصری، تمرین برای ارائه، و پاسخگویی به سوالات مخاطبان میتواند به یک ارائه مؤثر کمک کند.