یک مقاله ی علمی گزارش نوشته شده و انتشار یافته ای است که نتایج تحقیقات اصلی جدید در آن حوزه تخصصی را تشریح می نماید. در این تعریف یک مقاله علمی باید شرایطی هم داشته باشد که در ادمه به برررسی این شرایط می پردازیم.
نوشتن مقاله علمي يکي از چالش هاي دستياران، اساتيد و محققان باليني است، بخصوص اگر آموزش مقاله نويسي نديده باشند. لازمه مقاله نويسي توانايي در دو بعد مي باشد:توانايي علمي که نشان دهنده سطح دانش و تسلط نويسنده به موضوع تحقيق، و هنر مقاله نويسي که عبارت از توانايي در نگارش صحيح فارسي يا انگليسي، توانايي در انتخاب محتواي مقاله و توانايي در نحوه کنار هم گذاشتن محتويات براي ايجاد يک مقاله مي باشد. هر مقاله علمي از چندين بخش شامل عنوان، چکیده، مقدمه، مواد و روش ها، يافته ها، بحث، نتيجه گيري، سپاسگزاري و منابع تشکيل مي شود. اطلاع از نقش اجزاي تشکيل دهنده مقاله و نحوه نوشتن صحيح آنها، به نويسندگان کمک مي کند که بتوانند مقاله خود را به صورت صحيح و مناسب تري بنويسند.
چاپ و انتشار مقاله علمي يكي دیگر ازمهمترين چالشهاي اساتيد، دستياران و اعضاي هيئت علمي دانشگاههاي علوم پزشكي است. از بين متقاضيان عضويت هيئت علمي دانشگاهها، در صورت عملكرد آموزشي يكسان، افرادي كه داراي مقالات علمي ميباشـند، كانديـد بهتري ميباشند. همچنين براي اساتيد دانشگاههـاي علـوم پزشـكي داراي مقالات علمي، ارتقاء افقي راحتتر و ارتقاء عمودي در زمان كمتري انجام ميشود. مقالات علوم پزشكي داراي چند بخش شامل عنوان، چكيده، مقدمه، موارد و روشها، يافته ها، بحث، نتيجه گيري، سپاسگزاري و منابع ميباشند.
عنوان، مهمترين عبارت يا جمله يك مقاله است.عنوان اولين قسمت يك مقاله است كه توسط خوانندگان رؤيت ميشود و منجر به تصميم گيري در مورد ادامه خواندن قسمتهاي بعدي ميگردد. عنوان بايستي حاوي كلمات كليدي بوده و واضح، جالب، جذاب و حتي الامكان كوتاه باشد. عنوان مقاله در مورد اينكه متن مقاله چه ميگويد در خوانندگان انتظار ايجاد مينمايد؛ بنابراين بايستي به درستي معرف محتواي مقاله باشد. بعضي از مجلات علمي در مورد تعداد كلمات عنوان، محدويت دارند. عنوان ميتواند به صورت عبارت، جمله خبري و يا جمله سوالی نوشته شود. برخي مجلات علمي نوشتن عنوان كوتاه را هم ضروري ميدانند و توصیه می شود چند نمونه عنوان نوشته شود تا از بين آنها عنواني كه گوياتر است انتخاب شود.
همچنين توصيه ميشود نويسنده مقاله، خود را يكي از خوانندگان مقاله اش فرض نمايد و در اين مورد كه آيا عنوان مقاله به اندازه كافي آگاهي دهنده است يا خير نظر بدهد.
چكيده مقاله بايستي در برگيرنده تمام قسمتهاي يك مقاله، اعم از مقدمه، هدف، روش، يافته ها و نتيجه گيري باشد. چكيـده بايستي براساس راهنماي نويسندگان مجله اي باشد كه قرار است مقاله براي آن ارسال گـردد. در برخـي از مجـلات چكيـده بـه صورت ساختار يافته است. يعني اينكه چكيده با عناوين مقدمـه يا پيش زمينه، روشها، يافته ها و نتيجه گيري نوشته مـيشـود. در برخي ديگر چكيـده بـه صـورت سـاختار نيافتـه و شـامل يـك پاراگراف به هم پيوسته است كه در برگيرنده تمامي اجزاي مقالـه ميباشد. بيشتر مجلات خارجي تعداد كلمات چكيـده را بـه 250 کلمه محدود می کنند. زيرا پايگاههـاي اطلاعـاتي مانند (PubMed) محدوديت 250 كلمه اي را اعمال ميكنند.
چكيده مقاله، مبناي تصميمگيـري سـردبيران مجـلات بـراي تعيــين داوران ارزيــابي مقــالات مــيباشــد. بــه عــلاوه، بيــشتر خوانندگان فقط چكيده مقاله را مطالعه ميكنند. چكيـده بايـستي شامل داده ها باشد. باتوجه به محدويت فضاي مجاز براي چكيـده، لازم نيست تمام داده ها در چكيده نوشته شوند بلكـه مـيتـوان بـه نوشتن مهمترين بخش آنها اكتفا نمود. در بخش پاياني چكيده، چندين كلمه تحت عنوان واژه هـاي كليدي ارائه ميگردد كه دربرگيرنـده كلمـات مـورد اسـتفاده در عنوان، هدف، روش و نتيجه گيري مـيباشـد.برخی مجلات خارجي در مورد تعداد و نوع كلمـات اسـتفاده شـده محـدويت دارند و معتقدند كه كلمات كليدي بايستي از شـبكه بـين المللـي کلمات کلیدی انتخاب شـوند، ولـي برخـي ديگـر در انتخـاب كلمات كليدي محدويت ندارند.
مقدمه ميتواند به زمان حال يا گذشته نوشته شود و يكـي از بخشهايي است كه بر تـصميم گيـري داوران در پـذيرش مقالـه تاثير ميگذارد. به طوركلي مقدمه شامل سه قسمت مرور مقالات، سؤالات يا فرضيه تحقيق و هدف تحقيـق اسـت. مقدمه خوانندگان را با موضع مقاله آشنا ميكند و اطلاعات مهـم بـراي درك بقيه مقاله را در اختيار آنان قرار ميدهد. اين بخش بايستي بتواند داوران و خوانندگان مقاله را قانع نمايد كه نويسنده(گـان) بر موضوع تحقيق اشـراف و تـسلط دارنـد و سـؤال يـا فرضـيه تحقيق به درستي طرح شده است.
نحوه نوشتن مقدمه به اين صورت است كه مطلـب بـه صـورت عمومي و وسيع شروع شده و سپس محدود ميشود و با مطـرح كردن سوال يا فرضـيه تحقيـق و هـدف از انجـام مطالعـه پايـان مييابد. درابتدا سوابق و نكاتي كه درباره موضوع تحقيق موجود اســت ارائــه مــيشــود و نكــات مجهــول دربــاره موضــوع در قسمتهاي پاياني ارائه ميگردد . سـاختار مقدمـه ماننـد يـك قيف است كه قسمتهاي ابتدايي آن وسيع است و قسمتهـاي پاييني آن تنگ و محدودتر ميباشد.
بخش مرور مقالات چند مشخصه دارد. اين قسمت بايـستي كوتاه و مختصر باشد. برخي از صاحبنظران اعتقـاد دارنـد كـه نويسنده مقاله از طريق مرور مقالات ميتواند مسئله مورد تحقيق را معرفي نمايد.
هميشه اين تمايل وجود دارد كـه در مقدمـه تعداد زيادي مقالات مرور شوند، در حاليكه اين كار باعث گيج شدن خوانندگان ميشود. يك نظريه اين است كه مرور 4 الـي 5 مقاله در قسمت مقدمه كافي اسـت. يـك توصـيه عملـي ايـن است كه تعداد مقالات مرور شده بايستي براساس ارائـه تـصوير كامل، شفاف و رضايتبخش از موضوع مقاله تعيين شود. در هر حال مرور مقالات بايستي نقادانه و به روز باشد و بتواند ارتبـاط روشن بين دانش موجـود دربـاره موضـوع تحقيـق و سـؤال يـا فرضيه تحقيق مقاله ايجاد نمايد.
مقدمه بايستي بتواند توجيه و استدلال لازم بـراي مطالعـه را فراهم نمايد. معمولاً مقالات با هدف جواب دادن به يك سـئوال يا اثبات يك فرضيه تحقيقاتي نوشته ميشوند. اما نبود اطلاعات خاص در مورد يك موضوع نيز ميتواند تـوجيهي بـراي انجـام تحقيق و نوشتن مقاله باشد. براي مثال محقق ميتواند بنويسد كه اثر يك داروي خاص تا به حال در چند دوز يا چه مدت بررسـي شده و باتوجه به اينكه اطلاعاتي در مورد تاثير دوز ديگر از دارو يا مدت ديگري از مصرف آن وجود ندارد، تصميم بگيرد مطالعه جديدي انجام دهد. در پايان مقدمه، هدف از انجام مطالعه گفتـه مـيشـود. ايـن بخش بسيار مهم است زيـرا در غيـراين صـورت، احتمـال دارد داوران و خوانندگان مقاله پيام اصلي مقاله را از دسـت بدهنـد و مقاله مورد داوري منصفانه قرار نگيرد. مقدمه مـيتوانـد بـا ذكـر مختصري از بخشهاي بعدي مقاله يعني روشها و نتـايج پايـان يابد. اين كار به خوانندگان كمك ميكنـد كـه تـصوير بهتـري از همـه اجـزاي مقالـه بدسـت آورنـد و بداننـد چـه انتظـاري از بخشهاي بعدي مقاله داشته باشند.
بخش مواد و روشها معمولاً به زبان گذشته و فعل مجهـول نوشته ميشود. اين قسمت، توصيف جامعي از چگـونگي انجـام كار را ارائـه مـيدهـد و بايـستي بـه گونـه اي نوشـته شـود كـه روشهاي استفاده شده براي ديگران قابل تكرار باشد.وضوح و دقت در تدوين ايـن بخـش، بـه داوران و خواننـدگان كمـك ميكند تا به اهميت و اعتبار يافته ها و نتيجه گيري آن پي ببرند. در ايــن بخــش بيمــاران يــا موردهــا، تعــداد نمونــه هــا، روش نمونه گيري، طرح مطالعه، معيارهـاي ورود و خـروج از مطالعـه بيماران، نوع درمان يا مـداخلـه، ابزارهـاي انـدازه گيـري، شـيوه جمع آوري داده ها و متغيرهاي مورد اندازه گيري ذكـر شـوند. بـه علاوه در اين بخـش بايـستي نحـوه ورود افـراد يـا بيمـاران در مطالعـه و اصـول اخلاقـي طـرح توضـيح داده شـود. همچنـين روشهاي آماري براي تحليل داده ها، شـيوه محاسـبه متغيرهـا و نرم افزار آمـاري اسـتفاده شـده ذكـر مـيشـوند . در صورتي كه روشهاي استفاده شـده برگرفتـه از مقـالات منتـشر شده باشند، شرح خلاصه آن با ذكر منابع لازم است.
در اين بخش، نتايج به دست آمده از تحقيق بـه صـورت زمـان گذشته و فعل مجهول يا معلوم نوشته مـيشـود. نتـايج بايـستي بـه صورت واضح و بدون تفسير نوشته شـوند. نتـايج را مـيتـوان بـه صورت متن، جداول، نمودار يا شكل يا تركيبي از آنها ارائه كرد. از تكرار نمايش نتايج با بيش از يك روش مذكور بايـستي خـودداري گردد. بهتر است يافته هاي تحقيق به صورتهاي مختلف تهيه شوند و سپس در مورد بهترين شكل ارائه آنان تصميمگيري گـردد
جداول، شكلها و عناوين و زيرنويسها بايستي خـود- واضـح يعني اصل و توضيحات به گونه اي باشند كه خواننده مجبور نباشـد براي فهم و درك آنها به متن مراجعـه نمايـد. جـداول و شـكلهـا بايستي به تعداد حداقل لازم براي نشان دادن نتايج باشند .
نتايج را ميتوان به صورت تقدم و تاخر زماني يعني بر اسـاس زماني كه بدست آمده اند، يا بر اساس اهميت آنها نوشت. درصورت نوشتن نتايج براساس اهميت، نتايج مهمتر ابتـدا و نتـايج بـا اهميـت كمتر بعداً نوشته ميشوند . درصورت نوشتن نتايج بايستي متغيرهاي مورد مقايـسه و جهت تغييرات آنها ذكر شوند. بـراي مثـال در مقایسه فشار خون در دو گروه بيماران، ذكر اينكه بين فشار خون دو گـروه تفاوت معني داري وجود داشت كافي نيست و ذكر ايـن مطلـب كـه فشار خون كدام گروه از فشارخون گروه ديگر بيشتر يا كمتر اسـت، ضرورت دارد. در مورد مطالعات باليني لازم است تعداد اوليه بيماران شركت كننده، بيماراني كه وارد مطالعه شدند، بيماراني كـه از مطالعـه كنار گذاشته شدند و دليل كنار گذاشتن آنها، بيمـاراني كـه در حـين مطالعه كنار رفتند، و بيمـاراني كـه امكـان پيگيـري وجـود نداشـت، مشخص گردد. نويسنده مقاله بايـد از ذكـر جملاتـي كـه حـاكي از تمجيـد يافته هايشان باشد نظير يافته هاي جالب، منحصر به فرد، بي نظيـر و جذاب خودداري نمايد . نوشتن نتايجي كه ارتبـاط مـستقيم با سئوال يا فرضيه تحقيق ندارند سبب گيج شـدن خواننـدگان و از دست دادن پيام اصلي مقاله ميشود.
در صــورت اســتفاده از تــصاوير پرتونگــاري، ســونوگرافي، سيتياسكن و يا ام آرآي در مقاله، بايستي نكته يـا محـدوده اشـاره شده در متن، به وسيله فلش يا حـروف الفبـا در تـصوير نـشان داده شود . لازم است تمامي تصاوير در مـتن شـماره گـذاري شـوند و پانويس داشته باشند.
بحث مقاله را ميتوان به زمان حال يا گذشته نوشت لازم است زمان مورد استفاده در تمامي متن آن يكنواخت باشـد. در بحث، يافتـه هـاي اصـلي و اهميـت و معنـي تلـويحي آنها بررسي ميشود. بحث شامل مباني نظـري و عملـي، يافتـه هـا و روش شناسي ميباشد. در اين بخش، يافته ها با يافتـه هـاي مطالعات قبلي مقايسه ميشوند و مشابهت ها، تفـاوتهـا و علـل آنها مورد بحث قرار ميگيرند. همچنـين در ايـن قـسمت نقـاط قوت و ضعف مطالعه و معنا و مفهوم يافته ها بررسي ميشوند. در بحث نبايستي اغراق نمود. در حقيقت بايستي بي طرف و حتي نسبت به يافته هاي خود منتقد بود. همچنين بحـث بايـستي در مورد اينكه يافته هـاي مطالعـه چگونـه مـيتواننـد در آينـده نگرش و عملكـرد را نـسبت بـه موضـوع تحقيـق تغييـر دهنـد صحبت نمايد. بحث و نتجيه گيري بايستي بر يافتـه هـاي تحقيـق استوار باشد. همچنين در اين بخش بايستي عوامل احتمـالي كـه اعتبار مطالعه را زير سؤال ميبرند، نظير انتخـاب موردهـا، روش تفكيــك گــروه هــا، طــرح مطالعــه، درمــان يــا مداخلــه، ابــزار انــدازه گيــري، شــيوه جمــع آوري داده هــا، متغيرهــاي مــورد اندازه گيري و روشهاي آماري مورد بحث قرار گيرند. همچنـين ميتوان در موارد ضروري تحقيقات بيشتري را براي پاسـخ دادن به سؤال يا فرضيه تحقيق پيشنهاد نمود . دو روش براي نوشتن بحـث وجـود دارد. در روش اول، در پاراگراف اول نتايج بـه صـورت خلاصـه ذكـر مـيشـود چنانچه ميزان نتايج زياد باشد، ميتوان به ذكر نتايج مهمتر اكتفا كرد. پاراگراف هاي بعدي به تفسير و تعبير نتايج اختصاص مي يابد. بدين صورت كه در جمله اول هر پاراگراف، يكي از يافته ها توضيح داده شده و در جملات بعدي با يافته هاي مطالعات قبلي مقايسه ميشود و مشابهت ها و تفاوتهاي آنها ذكر مـيگـردد. در صـورت وجـود تفاوت با يافته هاي مطالعات قبلي، علتهاي احتمالي آن مورد بحث قرار ميگيرد. همچنين در پاراگراف مربـوط بـه هـر يافتـه ارزش و اهميت آن يافته و اينكه تاثيرش بر دانش قبلـي در مـورد موضـوع چيست و چگونه نگـرش وتفكـر نـسبت بـه آن موضـوع را تغييـر مـيدهـد بحـث مـيشـود . بـدين ترتيـب ايـن تسلـسل در پاراگراف هاي بعدي براي هر يك از يافته ها تكرار ميشود
. در روش دوم، بحث با ذكر تاريخچه و مرور پيشينه تحقيـق در يك يا دو پاراگراف به صورت خلاصه آغاز ميگـردد؛ بـدون آنكه مطالب قسمت مقدمه تكرار گردد. در پاراگراف هاي بعـدي هر يافته با يافته هاي قبلي مقايسه و شباهت ها و تفاوتهاي آنهـا مورد بحث قرار ميگيرد و ارزش و اهميت آن ذكر ميشود.
معمولاً بحث با ذكر نتيجه گيري مقاله پايان مييابـد. نتيجـه گيـري ميتواند پاراگراف پاياني بحث باشد يا به صورت يك پاراگراف جـدا و با عنوان مجزا نوشته شود. در نتيجه گيري، ايده اصلي مقاله به طور خلاصه تكرار شـده، ارزش و اهميـت و معنـاي يافتـهه ـا بـازگو ميگردد.
در بخش سپاسگزاري، نويـسنده مـيتوانـد از حاميـان مـالي تحقيق و كساني كه در انجام تحقيق و نوشتن مقالـه راهنمـايي و ياري كرده اند تشكر و قدرداني نمايد. معمولاً در اين قسمت از كساني تشكر ميشود كه ويژگيهاي لازم براي قرار گرفتن در ليست نويسندگان مقاله را ندارند.
تعداد منابع مقالـه بايـستي حـداقل ممكـن باشـد. برخـي از مجلات براي تعداد منابع محدويت قايل مـيشـوند. لازم اسـت فقط منابعي ذكر شوند كه ارتباط مستقيم با موضع تحقيـق دارنـد و خوانندگان علاقمند را در رسيدن به اصل موضوع ياري مينماينـد. در صورتي كه تعداد منابع زياد باشد بهتر است منابعي ارائـه شـوند كه قابليت دسترسي بيشتري دارند. داشتن صـداقت در اسـتفاده و ذكر منابع خيلي مهم است. معمولاً محتواي مقاله نشان ميدهـد كـه آيا نويسنده واقعاً منابع ذكر شده را خوانده و فهميده است.
منابع بايستي براساس راهنماي نويـسندگان مجلـه مـوردنظر نوشته شوند، بنابراين براي منابع نويسي، بايستي نويسنده قبـل از نوشتن منابع، به راهنماي نويسندگان مجلـه مراجعـه نمايـد.لازم است ليست منابع از نظر غلط املايي، تاريخ هـا، نقطـه گـذاري و ساختار با دقت زياد تنظيم شود.