یکی از موضوعاتی که در وبلاگ بسیار مورد توجه خوانندگان قرار گرفته، نوشتههای مربوط به نشانهگذاری است.
حروفچینی چیست؟
پیش از آنکه به تعریف حروفچینی بپردازیم، لازم است مقدمهای دربارهٔ خوشنویسی (خطاطی) و تفاوت آن با حروفچینی ارائه شود. شباهت و یکی دانستن حروفچینی و خوشنویسی بر دریافت و آشنایی ما از نوشتن با ماشین حروفچینی بیاثر نیست. خوشنویسی ظرف مدت کوتاهی پس از پیدایش خط، تولد یافته و حیات آن با پیدایش ماشین حروفچینی پایان نپذیرفته و نمیپذیرد. خط دستنویس، مسیر غیرقابل پیشبینی و حسی را طی میکند تا به تکامل برسد، هنگام نوشتن با دست، خطاط از همه حالات نو و بدیع در گردشهای فونت و نقطهگذاریها، بهصورت ناخودآگاه در ترکیببندی نوشته استفاده میکند که شکل تکاملیافتهٔ آن در ترکیبات و سیاهمشقهای خوشنویسی کاملاً مشهود است.
در حروفچینی نوشتن واژهها بهگونهٔ دیگری صورت میگیرد:
حروفچینی بر خلاف خطاطی، ماهیت خود را به نظام یکپارچه و یکنواخت فرم و اندازهٔ حروف یک شکل متصل مییابد. چنانکه، قبل از تولد حروف چاپی توسط گوتنبرگ در قرن پانزدهم میلادی، حروفچینی معنا نداشت.
هنگام حروفچینی از الگوی ثابت و از پیش طراحی شدهای برای فرم حروف و فاصلههای آنها با یکدیگر استفاده میکنیم.
شکل حروف و موقعیت نقطههای حروف و اسکلت اصلی حروف دچار تغییر نمیشود.
حضور یک کاربر حرفهای بهخصوص یک طراح، برای تعیین اندازهٔ فونت، فاصلهٔ بین سطرها، اندازهٔ سطرها و شکل تراز بندی متن، روند حروفچینی را تکامل میبخشد.
در خوشنویسی رسیدن به ترکیببندی زیبا در عین زیبایی تکتک مفردات حروف، هدف نهایی طراح است حال آنکه استفاده از یک فونت مناسب در حروفچینی در نهایت باهدف ایجاد خوانایی صورت میگیرد.
خوانایی، کیفیتی است که در امتداد رعایت اصول و قواعد طراحی فونت و سپس رعایت اصول حروفچینی توسط کاربر (اعم از حروفچین حرفهای یا طراح) و در نهایت تسلط به خواندن یعنی سواد از سوی مخاطب پدید میآید.
نقش طراح بهعنوان یک ناظر در کنار حروفچین بسیار ضروری و تعیین کننده است.
رفتار نامناسب با فونت در روند حروفچینی، لطمه بزرگی به انتقال دانش و اطلاعات وارد میسازد که با نمونههای فراوان آن در سطح شهر، معابر عمومی، نشریات و بهویژه کتابها بیگانه نیستیم.
حروفچینی غیراصولی و بیقاعده تأثیرات ناهنجاری در نظام خواندن ایجاد میکند و سبب ایجاد آشفتگی، اضطراب و سردرگمی در مخاطبان میشود.